میترسم
اما من و تو
دلم گرفته از این فریبها و نیرنگها...نیستم! حرف های تازه هم ندارم
قطار میرود . . . .
مادربزرگ !
چقدر اين قيافه به من مي آيد
کاش می دانستیم زندگی کوتاست کاش از ثانیه های زندگی لذت می بردیم کاش قلبی رو برای شکستن انتخاب نمی کردیم کاش همه را دوست داشتیم کاش معنی صداقت را ما هم می فهمیدیم کاش هیچ کودک فقیری دیگر خواب نان تازه وداغ را نمی دید کاش دلهایمان دریایی می شد کاش می فهمیدیم زندگی زیباست و لذت می بردیم تا نهایت کاش میدانستیم که ما نمی دانیم فردا برایمان چه اتفاقی می افتد کاش بهانه ای برای ناراحت کردن دلهای زخم خورده نبود
شیشه ای می شکند ...
برای داشتنت به تمام مقدساتم التماس کردم ....
من می شنوم....آیا گناهکارم....می ترسم....می ترسم از اینکه روزی عشق و ناکامی با هم بیامیزند. چگونه به چشم هایت بنگرم و بگویم هنوز دوستت دارم.آیا باور خواهی کرد؟ آیا مرا با اینی که هستم خواهی پذیرفت؟ من چگونه بازیچه ی قلب خویش شده ام؟ چگونه اسیر شدم؟ خدایا مرا از این گرداب تلخ چراها رها کن. خدایا به او بگو که نگرانی در چشم هایم بیداد می کند. خدایا این درد و اندوه تا به کی بر من پادشاهی خواهد کرد؟ خدایا به من بگو تا به کی باید پا برهنه برای اثبات هستی ام بروم؟ به من بگو که اشتباه نمی کنم. بگو که هیچ طوفانی در راه نیست. |
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesتير 1390ارديبهشت 1390 اسفند 1389 بهمن 1389 AuthorsالنازLinks
بهاره جون
تبادل
لینک هوشمند
Specificفال حافظجوک و اس ام اس قالب های نازترین LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی
کاربران آنلاين:
بازدیدها :
Alternative content |