ی هست تو قلبم که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه یه کاغذ یه خودکار دویاره شده همدم این دل دیوونه یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره گریه میکردم درو که میبست میدونستم که میمیرم اون عزیزم بود نمی تونستم جلویه راشو بگیرم میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنها خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا سکوت اتاقو داره میشکنه تیک تاکه ساعت رو دیوار دوباره نمیخوام بشه باور من که دیگه نمیاد انگار نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesتير 1390ارديبهشت 1390 اسفند 1389 بهمن 1389 AuthorsالنازLinks
بهاره جون
Specific![]() ![]() ![]() LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی
کاربران آنلاين:
بازدیدها :
|